بس که بد میگذرد "زندگی "اهل جهان
بس که بد میگذرد "زندگی "اهل جهان
مردم از عمر چو سالی گذرد "عید" کنند...
بس که بد میگذرد "زندگی "اهل جهان
مردم از عمر چو سالی گذرد "عید" کنند...
لحظه ای که سال تحویل می شه
تنها لحظه ایه که بی منت به من لبخند می زنی
کاش هر ثانیه برای من سال تحویل باشه
تا لبخند همیشه مهمون لبهات بمونه.
در بهاری که پر از معجزه و احساس است
هفت سینم ، سین سیمای تو را کم دارد
سال نو مبارک
فک کن منتظر سال 94 هستیم
.
.
.
یهویی سال 93S بیاد
مثلا منتظر عید و بهارم الکی
مثلا کنج دلم غصه ندارم الکی
به خودم میرسم و فکر غزلهای نوام
مثلا خوب شده زخم سه تارم الکی
به دلم زردیِ پاییز نشد زخم تری !
مثلا سرخیِ گُلهای انارم الکی
منو تشویش محال است محال است محال !!!
مثلا غرق خوشی ! اوجِ قرارم الکی ...
دلم از ماندنِ یک جا به ستوه آمده است
مثلا عشق سفر توی قطارم الکی
به سرم میزند این بیت کمی گریه کنم
مثلا ابر بهارم که ببارم الکی. . .
به تقویم ها اعتمادی نیست ، اگر تحولی در دل و زندگیت روی داد مبارک است ، راز نو شدن را باید دانست وگرنه بهار یک فصل تکراریست!
خبر دارم ...
که در فرداي فرداها
بهاربهتريني هست ...
دري را ميگشايي
پشت آن ، درهاي ديگر هم ...
خبر دارم ...
گشوده ميشود آن آخرين در هم ...
بهاري پشت آن در
لحظهها را مي شمارد باز ...
و هر قفلي کليدي تازه دارد باز ...
من از ديروزهاي رفته دانستم ...
که در امروز ما
تقدير فردا آفريني هست ...
خبر دارم ...
بهار بهتريني هست....
پيشاپيش سال نوبر شما مبارك باد
همیشه نزدیکهای عید که می شه یاد این شعر سهراب می افتم :
مانده تا برف زمین آب شود.
مانده تا بسته شود
این همه نیلوفر وارونه چتر
ناتمام است درخت
زیر برف است تمنای شنا کردن کاغذ در باد
و فروغ تر چشم حشرات و طلوع سر غوک از افق درک حیات.
مانده تا سینی ما پر شود از صحبت سنبوسه و عید.
سال نو بر همه مبارک
نصیحت پدرم خیلی ساله تو ذهنم مونده.
میگفت:اگه مهمون خونه ای بودین و
صاحب خونه براتون چای آورد
رد نکنین ،
شاید
این تنها چیزیه که برای پذیرایی
از مهمونش داره
و اگه نخورین نمیدونه باید چیکار کنه....
دوستان دم عیدی حواسمون به دستای خالی باشه....